شرطی سازی رفتاری یکی از مفاهیم اساسی در روانشناسی است که بهویژه در نظریههای یادگیری مورد توجه قرار میگیرد. این مفهوم به فرآیند یادگیری از طریق ارتباط بین رفتارها و محرکها اشاره دارد. شرطی سازی رفتاریمیتواند به شکلهای مختلفی رخ دهد و نقش مهمی در شکلگیری و تغییر رفتارهای انسانها و حیوانات دارد. در این مقاله، به توضیح اصول، انواع و کاربردهای شرطی سازی رفتاریپرداخته خواهد شد (اگر به این موارد علاقه دارید، می توانید مقاله طراحی رفتار را مطالعه کنید).
تعریف شرطیسازی رفتاری
شرطی سازی رفتاری به فرآیندی اطلاق میشود که در آن یک رفتار خاص در پاسخ به محرکها یا شرایط خاص ایجاد یا تغییر مییابد. این فرآیند معمولا به دو صورت اصلی رخ میدهد: شرطیسازی کلاسیکی و شرطیسازی عامل. هر دو نوع شرطیسازی میتوانند بهطور عمده به تغییر رفتارهای فرد کمک کنند. مجله britaniica در مورد شرطی سازی رفتاری می گوید:
conditioning, in physiology, a behavioral process whereby a response becomes more frequent or more predictable in a given environment as a result of reinforcement
شرطی سازی در فیزیولوژی، یک فرآیند رفتاری است که در آن یک پاسخ در یک محیط معین در نتیجه تقویت، قابل پیش بینی تر می شود.
شرطیسازی کلاسیکی (شرطیسازی پیاژه)
شرطیسازی کلاسیکی که به نام شرطیسازی پیاژه نیز شناخته میشود، به نوعی یادگیری اطلاق میشود که در آن یک محرک خنثی به تدریج به محرک تحریککنندهای برای ایجاد یک واکنش خاص تبدیل میشود. این نوع شرطیسازی برای نخستین بار توسط ایوان پاولوف، روانشناس روسی، در آزمایشهایش با سگها کشف شد. در این آزمایش، پاولوف نشان داد که وقتی یک سگ صدای زنگ میشنود و به دنبال آن غذا به او داده میشود، سگ به طور ناخودآگاه شروع به ترشح بزاق میکند. بعد از تکرار این فرآیند، سگ تنها با شنیدن صدای زنگ، بدون دریافت غذا، شروع به ترشح بزاق میکند. در اینجا، صدای زنگ به یک محرک شرطی تبدیل شده است که همان واکنشی را در سگ ایجاد میکند که غذا به طور طبیعی ایجاد میکرد. این نوع یادگیری در انسانها نیز کاربرد دارد و میتواند به تغییر رفتارهای عاطفی یا فیزیکی منجر شود. بهعنوان مثال، فردی که بهطور مرتب در یک مکان خاص ترسیده است، ممکن است به طور ناخودآگاه به محض قرار گرفتن در آن مکان احساس ترس کند.
شرطیسازی عامل (شرطیسازی پیچیده)
شرطیسازی عامل یا به عبارتی شرطیسازی پیچیده به فرآیندی اشاره دارد که در آن یک رفتار خاص برای دریافت پاداش یا جلوگیری از تنبیه تقویت میشود. این نوع شرطیسازی برای نخستین بار توسط B.F. Skinner، روانشناس آمریکایی، مورد مطالعه قرار گرفت. در این نوع شرطیسازی، رفتار فرد با استفاده از پاداشهای مثبت یا منفی تقویت میشود.
در این فرآیند، یک پاسخ یا رفتار خاص زمانی تقویت میشود که فرد از یک پاداش یا تشویق برای آن رفتار دریافت کند. بهعنوان مثال، اگر یک کودک پس از تمیز دادن اتاقش تشویق شود یا پاداشی دریافت کند، احتمال اینکه در آینده این رفتار را تکرار کند، افزایش مییابد. همچنین، میتوان با استفاده از تنبیههای منفی یا مثبت، رفتارهای ناخواسته را کاهش داد.
انواع شرطیسازی رفتاری
شرطی سازی رفتاریبهطور کلی به دو نوع اصلی تقسیم میشود:
- شرطیسازی کلاسیکی (شرطیسازی پیاژه): همانطور که اشاره شد، در این نوع شرطیسازی، یک محرک خنثی به تدریج با یک محرک معنادار و تحریککننده مرتبط میشود. این فرآیند معمولا در محیطهایی که ارتباطات احساسی و فیزیکی وجود دارند، مانند روابط انسانی و تجربیات عاطفی، کاربرد دارد.
- شرطیسازی عامل (شرطیسازی پیچیده): این نوع شرطیسازی بیشتر به پاداشها و تنبیهها مرتبط است. در این فرآیند، فرد یا حیوان برای یک رفتار خاص پاداش دریافت میکند یا از تنبیه جلوگیری میکند. از این رو، رفتارها بهطور مثبت یا منفی تقویت میشوند. این نوع شرطیسازی معمولا در زمینههای آموزشی و تربیتی کاربرد دارد.
اصول شرطیسازی رفتاری
در شرطیسازی رفتاری، تقویت به فرآیند تقویت یک رفتار خاص اطلاق میشود. تقویت میتواند به دو شکل مثبت و منفی باشد. تقویت مثبت زمانی رخ میدهد که پس از انجام یک رفتار، یک پاداش مثبت به فرد داده شود، مانند وقتی که فردی در امتحان نمره خوبی میگیرد و به او تبریک گفته میشود. تقویت منفی زمانی است که با انجام یک رفتار خاص، از یک محرک ناخوشایند جلوگیری میشود، مانند زمانی که کودک از انجام کاری ناخواسته ترسیده و این ترس با انجام یک رفتار خاص از بین میرود.
محرک شرطی و غیرشرطی
در شرطیسازی کلاسیکی، یک محرک غیرشرطی به طور طبیعی پاسخهای فیزیولوژیکی یا احساسی را ایجاد میکند. بهعنوان مثال، غذا یک محرک غیرشرطی است که باعث ترشح بزاق میشود. در مقابل، محرک شرطی محرکی است که ابتدا خنثی است اما با ارتباط با محرک غیرشرطی به یک پاسخ خاص تبدیل میشود، مانند صدای زنگ که در آزمایش پاولوف به محرک شرطی تبدیل شد.
تنبیه
تنبیه در شرطی سازی رفتاریبه فرآیندی اطلاق میشود که برای کاهش احتمال بروز یک رفتار خاص استفاده میشود. تنبیه میتواند به دو صورت مثبت و منفی باشد. تنبیه مثبت زمانی است که یک محرک ناخوشایند پس از انجام یک رفتار منفی اضافه میشود، مانند زمانی که کودک بهخاطر رفتار بد خود جریمه میشود. تنبیه منفی به حذف یک محرک مطلوب یا خوشایند بهعنوان تنبیه اشاره دارد، مانند زمانی که کودک بهخاطر رفتار بد خود از بازی کردن محروم میشود.
کاربردهای شرطیسازی رفتاری
شرطی سازی رفتاری بهطور گستردهای در زمینههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا به برخی از کاربردهای این فرآیند اشاره میکنیم.
آموزش و پرورش
در سیستمهای آموزشی، معلمان از شرطی سازی رفتاریبرای تقویت رفتارهای مثبت استفاده میکنند. بهعنوان مثال، هنگامی که دانشآموزان در فعالیتهای گروهی یا فردی عملکرد خوبی دارند، با پاداش دادن به آنها رفتارهای مثبت تقویت میشود. همچنین، از تنبیههای منفی برای کاهش رفتارهای ناخواسته استفاده میشود.
درمان مشکلات رفتاری
در رواندرمانی و درمان اختلالات رفتاری، از شرطی سازی رفتاریبرای درمان اختلالاتی مانند اضطراب، فوبیاها و اختلالات شخصیت استفاده میشود. بهعنوان مثال، در درمان فوبیا، از تکنیکهایی مانند حساسیتزدایی سیستماتیک برای کاهش ترسهای غیرمنطقی و تقویت رفتارهای سالم استفاده میشود.
درمان اعتیاد
در درمان اعتیاد، از روشهای شرطی سازی رفتاریبرای تغییر رفتارهای وابسته به مواد مخدر استفاده میشود. بهطور معمول، فرد برای ترک مواد مخدر از پاداشها و تقویتهای مثبت برای ایجاد رفتارهای جدید و سالم بهره میبرد.
سخن پایانی
شرطی سازی رفتاری یکی از مفاهیم اساسی در روانشناسی است که بهطور قابل توجهی در آموزش، درمان و تغییر رفتار انسانها و حیوانات کاربرد دارد. از طریق این فرآیند، افراد میتوانند رفتارهای خود را بهوسیله محرکها، پاداشها و تنبیهها تغییر دهند. این فرآیند در درمان مشکلات روانی، اضطرابها و اختلالات رفتاری و همچنین در آموزش و پرورش نقشی کلیدی ایفا میکند. شرطیسازی رفتاری، با توجه به اصول پایهای خود، ابزار قدرتمندی برای درک و تغییر رفتارهای انسان فراهم میآورد.
ارسال پاسخ