روانشناختی بحران حقوقی: شوک هیجانی و تصمیم های عجولانه

روانشناختی بحران حقوقی: شوک هیجانی و تصمیم های عجولانه

در زندگی ما همیشه ممکن است اتفاقاتی بیفتد که باعث ناراحت شدن، عصبی و هیجانی شدن ما می شود که به بحران معروف است. بحران می تواند یک اتفاق شخصی مانند مریض شدن، از دست دادن یک عزیز و یا یک اتفاقی باشد که به صورت جمعی روی ما اثر بگذارد، مانند جنگ، سیل ، زلزله یا بیمارههای واگیر دار جهانی مانند کرونا که در چنین شرایطی ذهن دچار فشار شدید قرار می گیرد.

در برخی مسائل مانند شکایت از یک شخص یا ضرب و جرح و یا حتی بگو مگو های مجازی روی ذهن ما اثر می گذارد.

روانشناسی بحران یکی از شاخه های مربوط به علم روانشناسی است که تمامی تلاش خود را می کند که انسان هنگام مواجه با بحران چه ری اکشنی انجام می دهد و برای اینکه تصمیم درست را بگیرید چه کارهایی باید انجام دهد که در ادامه به صورت کامل به این موضوع می پردازیم.

تعریف روانشناسی بحران و مشکلات ایجاد شونده در حقوق

روانشناسی بحران شاخه ای کاربردی است که پاسخ های هیجانی-شناختی افراد را در شرایط استرس حاد بررسی می کند و می کوشد با مداخله کوتاه مدت، از مزمن شدن آسیب روانی و رفتاری جلوگیری کند. در منازعات کیفری یا ملکی، شوک ناشی از تهدید به محکومیت یا از دست رفتن دارایی، تصمیم سازی را به «سامانه سریع و هیجانی» می سپارد. در چنین وضعی، مداخله حقوقی متخصص نقش «دیبایاس شناختی» را دارد: توقف واکنش های پرخطر، تمرکز بر ادله و انتخاب مسیر آیینی صحیح. برای نمونه، در جرم خیانت در امانت، تمرکز حرفه ای بر چهار رکن سپردن مال، امانی بودن، تصرف بر خلاف نفع مالک و ورود ضرر، مانع اقدامات شتاب زده می شود.

به نقل از مجموعه vakilgostar.com در این جرم (ماده 674 ق.م.ا تعزیرات)، شتاب در طرح شکایت بدون تکمیل ادله سپردن و امانی بودن، احتمال رد شکایت یا صدور قرار منع تعقیب را بالا می برد. در دعاوی قراردادی، پرهیز از مکاتبات احساسی و تمرکز بر اصول ادله (اسناد، امارات، شهادت، اقرار) و رعایت الزامات شکلی دادخواست (مواد 48 و 51 ق.آ.د.م) و مواعد تجدیدنظر (۲۰ روز برای مقیم ایران) اهمیت دارد. در اختلافات خانوادگی، نگاه سیستمی به تصمیمات (حضانت، نفقه، مهریه) از تشدید منازعات ثانویه جلوگیری می کند و مسیر میانجی گری و سازشِ مستند را هموار می سازد.

بنیانهای نظری روا نشناسی بحران

برای درک بهتر موضوع روانشناسی بحران یک نظریه از فروید بگویم که او معتقد بود اتفاقات شذیدی که در زندگی یک شخص رخ می دهد می تواند تعادل روانی شخص را از بین ببرد.

از طرف دیگر، نظریه های شناختی و رفتاری نگرش متفاوتی به این موضوع دارند. آنها بر این باورند که بحران ها طرحواره های ذهنی شخص را از هم می گسستند. وقتی شخص در مواجه با بحران باورهایی که دارد، برای حل آن کافی نیست، به شخص استرس و نگرانی وارد می شود.

اما نظریه سیستمی بر این عقیده باور دارند که بحران یک مشکل فردی نیست و به جامعه و خانواده مربوط می شود و به صورت جمعی باید درمان شود.

آخرین نظریه در مورد این موضوع بر این باور هستند که بحران باعث از بین رفتن یک شخص نمی شود و به او کمک می کند که قوی تر شود که در اصلاح به رشد پس از بحران معروف است.

واکنشهای روانی به بحران در قانون

الگوی انکار، خشم و افت خلق در بحران های حقوقی شایع است. خشمِ هدایت نشده می تواند به پیام های تهدیدآمیز، نشر مطالب خلاف واقع یا توهین در فضای مجازی بینجامد که خود واجد تبعات کیفری مستقل است؛ از جمله تهدید (ماده 669 ق.م.ا تعزیرات)، افترا (ماده 697)، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی (ماده 698) و مصادیق رایانه ای در قانون جرایم رایانه ای. در سطح شناختی، افزایش استرس و برهم خوردن حافظه کاری، دقت در تنظیم دادخواست، انتخاب دلیل و رعایت مواعد را مختل می کند. مداخله به موقع روان شناس یا وکیل، با بازگرداندن فرد به پردازش سنجیده، ریسک خطای آیینی و ماهوی را کاهش می دهد.

روانشناختی بحران حقوقی: شوک هیجانی و تصمیم های عجولانه

در نهایت

تمایز یک پرونده موفق از پرونده فرسایشی، در عبور سریع از فاز هیجانی و ورود به فاز تحلیل حقوقی نهفته است. این گذار با مدیریت شوک، تنظیم هیجان، تمرکز بر ادله و رعایت مواعد آیینی محقق می شود. وکلای متخصص با فهم لایه های روان شناختی، علاوه بر تنظیم شکواییه و دادخواستِ مستند، نقش «مدیر بحران» را ایفا می کنند و مسیر را از واکنش های احساسی به اقدامات مبتنی بر قانون و سند تغییر می دهند.